وصیت در لغت به معنای، گرفتن از او و به او سپردن است. وصیت عملی حقوقی است که توسط موصی(شخص وصیت کننده)انشاء می شود ولی توسط او اجرا نمی شود، و اجرای آن توسط دیگری و بعد از موت او است.
وصیت و نحوه تنظیم آن حائز اهمیت است،زیرا ممکن است اشخاص بخواهند برای بعد از خودشان و اداره اموال و دارایی ها بعد از فوت خود تعیین تکلیف نمایند و اداره آنها را به شخصی بسپارند بنابراین آشنایی با نحوه تنظیم آن از اهمیت زیادی برخوردار است.
ارکان وصیت: در وصیت سه رکن داریم.
رکن اول: موصی(موصی هر مالکی است که ملک صحیحی داشته باشد.یعنی هرکس که مالک چیزی است و ملکش برای او صحیح است،زیرا باید خودش مالک چیزی باشد تا بتواند آن را به دیگری وصیت کند.چون تصرف انسان جز در ملک خودش درست نیست). شرط است که موصی اهلیت تبرع(یعنی شایستگی بخشیدن اموال)را داشته باشد.
-شروط اهلیت:1-بلوغ 2-عقل 3-رشد
بنابراین وصیت از بچه غیر ممیز یا مجنون صحیح نیست.
رکن دوم: موصی له (به کسی گفته می شود که به نفع او وصیتی شده است)
شرایط موصی له: 1-اهلیت تمتع داشته باشد 2-موجود باشد 3-وصیت را قبول کند
1- اهلیت تمتع: موصی له باید اهلیت تمتع داشته باشد در حالی که موصی باید اهلیت استیفا داشته باشد. اهلیت تمتع یعنی اهلیت برخورداری و تملک، یعنی بتواند مالک آن مالی بشود که برای او وصیت شده است. در ماده ۹۵۷ و ۹۵۶ قانون مدنی هر انسانی اهلیت تمتع دارد، حتی حمل نیز از اهلیت تمتع برخوردار است مشروط بر این که زنده به دنیا بیاید.
استثناهایی که موصی له حی اهلیت تمتع ندارد
الف) وصیت مال حرام به مسلمان : مانند وصیت گوشت خوک و یا شراب برای مسلمان چون مشروب و گوشت خوک برای مسلمانان مالیت ندارد و حرام است لذا قابل وصیت نیست.
ب) وصیت بر زمین زراعی برای فردی که تابعیت بیگانه دارد : چون شخص خارجی برابر قانون مدنی اهلیت تمتع برای تملک اراضی زراعی را ندارد بنابراین نمیتواند مالک زمین بشود در این حالت زمینی که به فرد دارای تابعیت خارجی وصیت شده است را میفروشند و پول آن را به آن فرد میدهند ، مانند فردی که دخترش با یک تبعه کشور بیگانه ازدواج کرده و از تابعیت ایران خارج شده است.
2- موجود بودن موصی له
به موجب ماده ۸۵۰ قانون مدنی، موصی له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است. موصی له باید حین انشای وصیت موجود باشد، چون باید بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است اگر حین انشا موجود نباشد وصیت باطل است.
مطابق ماده ۸۵۱ قانون مدنی وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر اینکه زنده متولد شود.
آیا وصیت به معدوم به تبع موجود صحیح است؟ وقف بر معدوم به تبع موجود صحیح است شرط صحت و وقف بر معدوم این است که در لحظه انقضای حیات موقوف علیه اول معدوم اتصال حیات داشته باشد. وصیت بر معدوم به تبع موجود صحیح نیست وصیت فقط بر موجود درست است .
نمیتوان وصیت را با وقف مقایسه کرد زیرا ، وقف برقراری حق انتفاع است و تملیک نیست اما وصیت تملیک است و به مالک نیاز دارد، ملک بدون مالک معنا ندارد.
اگر موصی له حمل باشد
مطابق ماده ۸۵۱ قانون مدنی اگر موصی له حمل بود وصیت اشکال ندارد اما دو شرط وجود دارد.
شرط اول : نطفه منعقد شده باشد.
شرط دوم : حمل زنده به دنیا بیاید.
اگر با این دو شرط حملی وجود داشته باشد وصیت صحیح خواهد بود. در غیر اینصورت وصیت باطل است.
منظور از نطفه منعقد شده باشد یعنی : حمل حین وصیت موجود باشد، حمل گاهی وجود محرز فیزیکی دارد. برای مثال مادر در ماه های آخر بارداری است و از ظاهر مادر مشخص است که باردار میباشد اگر این جنین زنده به دنیا بیاید موصی به، به او میرسد. اما گاهی حمل وجود محرز و آشکاری ندارد، به طور مثال حمل یک ماه است. در این موارد شرع میگوید اگر از تاریخ انشای وصیت الی ۱۰ ماه قمری حمل متولد شد معلوم میشود که حین انشاء وصیت حمل موجود بوده است و انعقاد نطفه قبل از انشاء وصیت صورت گرفته است .
زنده به دنیا آمدن یعنی : در لحظه ولادت حمل زنده متولد بشود اگرچه بلافاصله بعد از تولد بمیرد. فقط زنده متولد شدن شرط است .
3-وصیت را قبول کند: وصیت تملیکی دارای سه رکن است، که در صورت عدم تحقق هر یک از این ارکان وصیت تملیکی محقق نمی شود.
الف) انشای موصی که حاکی از تملیک مال به موصی له باشد.
ب) قبول موصی له، که باید قبول موصی له محرز شود.
پ) موت موصی
رکن سوم: موصی به (به مال مورد وصیت گفته می شود)
انواع وصیت
وصیت به دو نوع، وصیت تملیکی و وصیت عهدی تقسیم می شود.
وصیت تملیکی
عبارتست ازاینکه کسی عینی یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوت خودش به دیگری مجاناً تملیک کند.
هر انشاء مجاني براي بعد از مرگ، وصیت است و نیازي به الفاظ خاص نیست .
قانونگذار مي گويد انشاء وصیت در (2) حال صورت می گیرد:
الف) در حالت عادي: حالتي است که خطر مرگ عرفا و عادت نزديك نيست.
ب) حالت فوق العاده: حالتي است که خطر مرگ عرفا و عادت نزديك است.
وصیت عهدی
وصیت عهدی نیز یکی از انواع وصیت است. وصیت عهدی به این معناست که شخصی برای بعد از فوتش یک یا چند نفر را مامور انجام کارها و تصرفاتی نماید. مثل اینکه شخصی را وصی خود قرار دارد تا بعد از فوت او بدهی هایش را پرداخت کند. در وصیت عهدی شخصی را که به موجب وصیت به عنوان ولی بر صغیر یا بر کارهای دیگر انتخاب شده است وصی میگویند.
– در این نوع وصیت چند نوع شرط وجود دارد:
الف) براي بعد از مرگ: که فرقش با وکالت همین است. زیرا وكالت نایب قرار دادن در زمان حیات و وصایت نایب قرار دادن براي بعد از مرگ است.
ب) براي امر یا اموري دیگر مأمور ميكند لذا تمليك مال در آن وجود ندارد.
1) وصي مي تواند در زمان حیات موصي وصیت را رد کند اما بعد از آن حق رد ندارد این نشان مي دهد که وصایت يك (ايقاع معلق مشروط) است.
الف) معلق است: چون وصي زماني سمت پیدا میکند که موصي فوت کند.
ب) مشروط است: مشروط است به عدم رد در زمان حیات موصي، لذا اگر موصي در زمان حیات موصي وصيت را رد کرد مسئولیتی ندارد اما اگر متوجه نشد و رد نکرد یا متوجه شد و رد نکرد بعد از موت او باید به انجام وصایت بپردازد.
2) در وصي: وصي باید داراي شرايطي باشد: در مورد وصیت بر ثلث موصي مي تواند هر کس را قرار دهد چه مرد باشد و چه زن ولي در مورد صغار و بالغيني که حجرشان متصل بر صغر است، هر کدام پدر یا جد پدري مي توانند وصي قرار دهد.
وصي بايد بالغ و عاقل و رشید باشد و آنچه از ماده 856 قانون مدنی، بر مي آيد نمي توان صغير و مجنون و سفیه را وصي قرار داد. البته قانون مدني مي گويد که مي توان در کنار بالغي، صغيري را وصي قرار داد که غير محجور به انجام امور وصایت بپردازد تا محجور از حجر خارج شود. صفت دیگر اینکه وصي باید مسلمان باشد در صورتي که موصي علیه مسلمان باشد که قانون مدني این نظر را قبول کرده است.
تفاوتهای وصیت تملیکی و عهدی
1- محدودیت موضوع: وصیت تملیکی از وصیت عهدی محدودتر است چرا که موضوع وصیت تملیکی فقط مال است چون غیر مال قابل تملیک نیست، لیکن در وصیت عهدی علاوه بر امور مالی میتواند سرپرستی هم باشد.
2- انشاء: وصیت تملیکی را خود موصی انشاء می کند لیکن اجرای آن معلق به موت او و توسط وصی اجرا میشود.
اما در وصیت عهدی وصی هم انشاء میکند و هم اجرا میکند موصی فقط خطوط کلی را برای وصی تعیین میکند مثلاً در مالکیت تملیکی موصی میگوید( این منزل را به مالکیت الف درآوردم)، یعنی انشاء کرد تمام ، ولی در وصیت عهدی میگوید، وصی (این منزل را به مالکیت الف در بیاور)، یعنی انشای تملیک برای وصی است و او مامور شده تا این اقدامات را انجام بدهد در حالی که در وصیت تملیکی خود موصی انشا کرده. یعنی وصیت تملیکی واسطه ندارد ولی وصیت عهدی واسطه ای بنام وصی دارد.
3- نیاز به قبول وصیت تملیکی نیازمند قبول است، اما وصیت عهدی قبول نمیخواهد. وصیت عهدی اساساً ایقاع است و ایقاع چون یک طرفه است نیازمند قبول کسی نیست، البته وصی میتواند در زمان حیات موصی، این وصیت را رد نماید. ولی صحت وصیت وابسته به قبول و اراده وصی نیست. از طرفی اگر در زمان حیات موصی، وصی وصیت عهدی را رد نکرد بعد از موت او نمیتواند آن را رد کند. وصیت تملیکی یا به اشخاص معین است و یا به اشخاص نامعین و نامحصور است، به طور مثال در وصیت تملیکی معین، موصی وصیت میکند خودرو خود را بعد از موت خود به مالکیت پسر ارشد خود یا شخص دیگری درآورده است. در این صورت اگر این اشخاص این واگذاری را بپذیرند صحیح است و اگر نپذیرند بنا به قاعده حقوقی مبتنی بر اصل عدم ولایت مالی به ملکیت آنها در نمی آید.
اما گاهی موصی له، اشخاص غیر محصور است مانند(دانشجویان، علما ،اساتید، عابرین ، فقرا در این گونه موارد تعداد اینها مشخص نیست لذا قبول نیاز نیست، همین که موصی وصیت کرده کفایت میکند و نیازی به قبول نیست چون مشخص نیست چه کسی باید قبول کند و رد از سوی یک شخص میشود ترجيح بلا مراجح لذا میگوییم وصیت تملیکی غیر محصور و نا معین ایقاع است و نیاز به قبول ندارد ولی وصیت تملیکی معین عقد است و نیاز به قبول دارد.
حق رجوع از وصیت
ماده 838 قانون مدنی بیان می دارد که موصی می تواند از وصیت خویش رجوع نماید. رجوع از وصیت امکانی است که توسط قانونگذار برای موصی در نظر گرفته شده تا هر موقع بخواهد از وصیت خویش رجوع کند.
احکام وصیت
-وصیت بر کافر ذمی صحیح است.
-وصیت بر کافر حربی باطل است.
-وصیت بر مرتد باطل است.
-وصیت در راه خدا باید به نزدیکترین راه به خدا مصرف شود.
-اگر وصیت برای شخص معینی باشد و مصرف آن مشخص شده و یا مشخص نشده باشد دو حالت وجود دارد:
1-مشخص نباشد در این حالت شخص می تواند هر نوع مصرفی که صلاح می داندبنماید.
2-مشخص باشد در این حالت باید در همان جهت مصرف شود.
-اگر شخص در مرض منجر به فوت، بخششی انجام دهد(هبه،وقف،ابرا) و بخشش موخر،پس از مرگ قطعی می شود.
-موصی مادامی که زنده است می تواند از وصیت خود رجوع نماید.چه با لفظ،چه با فعل.
-وصیت به ولایت تنها از طرف پدر و جد پدری صحیح است.
-وصی در صورت اذن حق دارد وصی دیگری تعیین کند در غیر این صورت حق ندارد.
انواع وصیت نامه
هریک از انواع وصیت نامه شرایطی دارد که در صورت عدم رعایت آنها امکان بی اعتبار شدن آن وجود دارد.در قانون امور حسبی برای وصیت نامه ۳ شکل پیش بینی شده است این سه شکل عبارتند از:1) خود نوشت باشد: يعني با دست خط خود موصي باشد. 2) سري باشد: این است که شخص وصیت نامه خود را نزد مقامات مشخص شده در قانون برده و تحویل دهد. 3) رسمي باشد: این است که شخص در دفتر خانه اسناد رسمي مطابق ثبت اسناد وصیت کند. وصيت الزام آور نیست و موصي هر زمان خواست مي تواند از آن عدول کند لذا نيازي به ادعاي انکار نیست.
– صلح عمری : قراردادی است که به موجب آن، یک شخص حق بهرهبرداری از ملک و اموال خود را در اختیار دارد اما پس از فوت، ملک به شخص دیگری قابل انتقال است.
صلح عمری به نوعی عقد گفته می شود که مطابق با آن، شخص ملک و اموال خود را به کسی یا کسانی منتقل میکند. در زمان حیات آن شخصی که اموالش را صلح کرده، حق انتفاع از آن اموال با خود اوست و میتواند از منافع آن اموال بهرهمند شود. اما پس از اینکه وی فوت شود، اموال به طور کامل به آن افرادی که در قرارداد صلح نام برده شدهاند، منتقل خواهد شد.
این نوع از قرارداد باید در دفتر ثبت اسناد رسمی تنظیم شود و به ثبت برسد. طبق این سند، شخص مالک اموال، میتواند در مورد اموال غیرمنقول خود یعنی( خانه، مغازه، باغ، زمین، ویلا و ……..) تصمیم بگیرد. با مراجعه به دفتر ثبت اسناد رسمی، اصل سند این املاک را به فرزند خود و یا شخص دیگری منتقل میکند، اما اختیار و حق فروش، اجاره، هرگونه معامله و حتی فسخ خود قرارداد را برای خود حفظ میکند.
بنابراین، تا زمانی که شخص انتقال دهنده در قید حیات باشد، حق هرگونه انتفاع، معامله و دخالت در اموال خود را دارد، اما با مرگ وی، مالک اصلی آن اموال، شخصی است که با وی قرارداد صلح بسته شده است.
نظرات کاربران