کلاهبرداری

یکی از شاخص‌ترین جرائم علیه اموال، جرم کلاهبرداری است و آنچه که این جرم را از دیگر جرائم علیه اموال، متمایز می‌کند این است که در اکثر این جرائم، مال بدون رضایت یا آگاهی صاحب مال و حتی گاه به دلیل توسل مجرم به اعمال خشونت‌آمیز از قربانی به مجرم منتقل می‌شود، اما کلاهبرداری به […]
کلاهبرداری

یکی از شاخص‌ترین جرائم علیه اموال، جرم کلاهبرداری است و آنچه که این جرم را از دیگر جرائم علیه اموال، متمایز می‌کند این است که در اکثر این جرائم، مال بدون رضایت یا آگاهی صاحب مال و حتی گاه به دلیل توسل مجرم به اعمال خشونت‌آمیز از قربانی به مجرم منتقل می‌شود، اما کلاهبرداری به معنای، بردن مال غیر، از طریق توسل به وسایل متقلبانه است.

جرم کلاهبرداری

هر کس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکت­‌ها یا تجارتخانه­‌ها یا کارخانه­‌ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیرواقع امیدوار نماید یا از حوادث و پیش‌آمدهای غیرواقع بترساند و یا اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور و یا وسایل تقلبی دیگر وجوه و یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و امثال آنها تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد، کلاهبردار محسوب شده و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از یک تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می‌شود.

اقسام کلاهبرداری و شروط لازم برای تحقق جرم کلاهبرداری

کلاهبرداری از زمره جرایمی است که برای تحقق آنها کیفیت وسیله‌­ی وصول به نتیجه مهم است. برای تحقق این جرم، صِرف بردن مال غیر کفایت نمی‌­کند، بلکه متقلبانه محسوب شدن وسایلی که کلاهبردار از آنها برای بردن مال دیگری استفاده کرده است از اهمیت برخوردار است.

  • کلاهبرداری ساده تمثیلی:
  1. مردم را به وجود شرکت‌­ها و تجارتخانه­‌ها یا کارخانه­‌ها یا موسسات مرهون، فریب دهد؛
  2. مردم را به داشتن اموال و اختیارات واهی، فریب دهد؛
  3. مردم را به امور غیر واقع امیدوار نماید؛
  4. مردم را از حوادث و پیشامدهای غیرواقع بترساند؛
  5. برای فریب مردم اسم و یا عنوان مجعول اختیار کند.
  • کلاهبرداری مشدده حصری:
  1. برخلاف واقع عنوان یا سمت دولتی اتخاذ کند (یعنی اصلاً کارمند دولت نباشد)؛
  2. با استفاده از تبلیغ عامه از طریق وسایل ارتباطی جمعی (خواه کتبی، خواه شفاهی) کلاهبرداری کند.

عناصر تشکیل دهنده جرم کلاهبرداری

هر جرم از سه عنصر: قانونی، مادی و روانی تشکیل می‌شود و برای محکوم شدن متهم به ارتکاب جرم، باید کلیه اجزای این عناصر توسط مرجع تعقیب اثبات شود.

  • عنصر قانونی: ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء اختلاس و کلاهبرداری
  • عنصر مادی: عنصر مادی جرم کلاهبرداری، دارای اجزای مختلفی به شرح زیر است:

1- رفتار فیزیکی: فعل مثبت، رفتار مجرمانه مرتکب در جرم کلاهبرداری باید به شکل فعل مثبت باشد. کلاهبرداری با ترک فعل محقق نمی­‌شود؛

2- وسیله ارتکاب جرم: حتماً باید متوسل به وسایل متقلبانه شود؛

3- موضوع جرم: مال متعلق به غیر؛

4- نتیجه جرم: بردن مال غیر (جرم مقید).

بر بردن مال غیر دو اثر باید مترتب باشد:

الف) ورود ضررمالی به بزه­دیده

ب) انتفاع کلاهبردار یا شخص مورد نظر او

در کلاهبرداری باید بردن مال غیر در نتیجه مستقیم توسل به وسایل متقلبانه باشد. به طور مثال، صرف تقدیم دادخواست واهی و بردن مال دیگری به حکم دادگاه کلاهبرداری نیست؛ زیرا صدور حکم محکومیت، رابطه سببیت بین توسل به وسایل متقلبانه و بردن مال را از بین برده.

در کلاهبرداری باید توسل به وسایل متقلبانه مقدم بر بردن مال باشد، پس اگر کسی مالی را که به عنوان قرض نزد او بوده با توسل به وسایل متقلبانه وانمود کند در اثر سرقت منزلش را از دست داده و موجب شود صاحب مال از روی دلسوزی فریب خورده و طلب او را ببخشد کلاهبرداری محسوب نمی‌­شود.

  • عنصر روانی: عنصر روانی کلاهبرداری از دو جزء سوءنیت عام و سوءنیت خاص تشکیل می‌­شود، منظور از سوءنیت عام، ارادۀ خودآگاه فرد در مبادرت به عمل مجرمانه و در این جا عبارت از قصد استفاده از وسیله ­ی متقلبانه است.
    به عبارت دیگر، کلاهبردار باید با علم به تقلبی بودن وسیله­ ی مورد استفاده خود، در استفاده از آن عمد داشته باشد. بنابراین، هرگاه کسی به غلط ولی صادقانه، معتقد به غیر متقلبانه بودن وسایل مورد استفاده خود باشد، به طور مثال، وقتی از مردم برای ساخت خانه پول می­‌گیرد، واقعاً قصد خانه سازی داشته و فکر کند که از عهده این کار برمی­آید و یا استفاده از وسایل متقلبانه در حالت ناهشیاری، به عنوان نمونه در حالت مستیِ کامل یا تحت تأثیر هیپنوتیزم، صورت گرفته باشد، رکن سوء نیت عام متزلزل خواهد بود.

عنصر قانونی جرم کلاهبرداری

عنصر قانونی همان اصل قانونی بودن جرم و مجازات است و به عبارتی تا عملی بر اساس قانون جرم محسوب نشود، با توجه به اینکه اصل بر این است که تمام اعمال و رفتار افراد مباح می‌­باشد، نمی‌توان شخصی را مجرم و محکوم نمود. بنابراین ما در صورتی می‌توانیم فردی را به عنوان شخص کلاهبردار محسوب کنیم که طبق قانون عمل به کلاهبرداری و مصداق آن را انجام داده شده باشد .

منظور از متقلبانه بودن وسایل کلاهبرداری چیست؟

کلاهبرداری، از جمله جرایمی است که برای تحقق آن کیفیت وسیله برای دستیابی به نتیجه مهم است، برای تحقق این جرم صرفِ بردنِ مالِ غیر کفایت نمی‌کند، متقلّبانه محسوب شدن وسایلی که کلاهبردار استفاده کرده حائز اهمیت است.

آیا دروغگویی همان کلاهبرداری است؟

حیله و تقلب رکن اصلی کلاهبرداری است وصرف دروغگویی حیله و تقلب نیست؛ مگر آنکه چیزی به آن افزوده شود. دروغ کتبی نیز مانند دروغ شفاهی، شامل کلاهبرداری نمی­‌شود، مثل کسی که با نوشتن یک نامه معمولی خود را به عنوان پزشک معرفی میکند و از مردم پول می­‌گیرد .

کلاهبرداری در امور ثبتی

الف) تقاضای ثبت ملک متعلق به دیگری: طبق ماده ۱۰۵ قانون ثبت، هر کسی تقاضای ثبت ملکی را کند که قبلاً به دیگری انتقال داده یا با علم به اینکه از او سلب مالکیت شده، نسبت به ملک تقاضایی کند، کلاهبردار محسوب می­‌شود.

طبق ماده۱۰۷ قانون ثبت اسناد: « هر کس به عنوان اجاره یا عمری یا رقبی یا سکنی و یا مباشرت و به طور کلی هر کس نسبت به ملکی امین محسوب بوده و به عنوان مالکیت تقاضای ثبت آن را بکند، به مجازات کلاهبردار محکوم خواهد شد.»

طبق ماده ۱۰۹ قانون ثبت: « هر کس نسبت به ملکی که در تصرف دیگری بوده خود را متصرف قلمداد کرده و تقاضای ثبت کند، کلاهبردار محسوب می‌شود. اختلاف تراجع به تصرف در حدود، مشمول این ماده نیست.»

ب) امتناع از رد حق به صاحب آن: طبق ماده ۱۱۶ قانون ثبت، در مورد املاکی که رهن هستند و اگر رهن دهنده حق طرف را در اظهارنامه رسمی قید نکند و رهن دهنده ملک به این تکلیف عمل نکند، رهن گیرنده ملک می‌تواند تا یکسال از تاریخ انقضای مدت رهن و یا حق استرداد رهن به وسیله ارسال اظهارنامه رسمی، حق خود را مطالبه کند، هرگاه ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه رهن دهنده حق طرف را ندهد،کلاهبردار محسوب می‌شود.

ج) انجام معامله معارض: جرم معامله معارض یکی از شایع ترین جرایم در حکم کلاهبرداری می­باشد، که قانون گذار آن را در ماده 117 قانون ثبت مورد بررسی قرار داده است.

کلاهبرداری در شرکت­ ها

  • کلاهبرداری در شرکت­‌های سهامی

به موجب ماده ۲۴۹ (لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت) راجع به شرکت‌های سهامی، مصوب 1347/12/24: «هرکس با سوءنیت برای تشویق مردم به تعهد خرید اوراق بهادار شرکت سهامی به صدور اعلامیه پذیره نویسی سهام یا اطلاعیه انتشار اوراق قرضه، که متضمن اطلاعات نادرست یا ناقص باشد، مبادرت نماید و یا از روی سوءنیت جهت تهیه اعلامیه یا اطلاعیه مزبور اطلاعات نادرست یا ناقص داده باشد، به مجازات شروع به کلاهبرداری محکوم خواهد شد و هرگاه اثری بر این اقدامات مترتب شده باشد مرتکب در حکم کلاهبردار بوده و به مجازات مقرّر محکوم خواهد شد.»

  • کلاهبرداری در شرکت­‌های مختلط سهامی

به موجب ماده ۲۹۹ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت مصوب ۱۲/۲۴/۱۳۴۷: «آن قسمت از مقررات قانون تجارت مصوب اردیبهشت ۱۳۱۱ مربوط به شرکت­ های سهامی که ناظر بر سایر انواع شرکت­ های سهامی تجاری می­‌باشد، نسبت به آن شرکت ­ها به قوت خود باقی است» و به موجب ماده ۱۸۰ قانون تجارت، برخی از مواد این قانون از جمله ماده (۹۲) در مورد شرکت مختلط نیز لازم الرعایه می‌­باشد. به موجب ماده ۹۲ مذکور اشخاص زیر کلاهبردار محسوب شده اند:

  1. هرکس، برخلاف حقیقت مدعی وقوع تعهدِ ابتیاعِ سهام یا تأدیه قیمت سهام شده يا وقوع تعهد و یا تأدیه­ای را که واقعیت ندارد اعلام یا جعلیاتی منتشر کند که به این وسایل دیگری را وادار به تعهد خرید سهام یا تأدیه قیمت سهام نماید، اعم از این­که عمليات مذكور مؤثر واقع شده یا نشده باشد؛
  2. هرکس به طور تقلب، برای جلب تعهد یا پرداخت قیمت سهام اسم اشخاصی را بر خلاف واقع به عنوانی از عناوین جزء شرکت قلمداد نماید؛
  3. مدیرانی که با نبودن صورت دارایی، یا به استناد صورت دارایی مزوّر، منافع موهومی را بین صاحبان سهام تقسیم نموده باشند.
  • کلاهبرداری در شرکت­‌های با مسؤولیت محدود

به موجب ماده ۱۱۵ قانون تجارت مصوب اردیبهشت ۱۳۱۱، اشخاص زیر کلاهبردار محسوب می‌­شوند:

  1. مؤسسین و مدیرانی که برخلاف واقع پرداخت تمام سهم الشركه نقدی و تقویم و تسليم سهم الشرکه غیر نقدی را در اوراق و اسنادی که باید برای ثبت شرکت بدهند اظهار کرده باشند؛
  2. کسانی که به وسیلۀ متقلبانه سهم الشرکه غیر نقدی را بیش از قیمت واقعی آن تقویم کرده باشند؛
  3. مدیرانی که با نبودن صورت دارایی یا به استناد صورت دارایی مزوّر، منافع موهومی را بین شرکا تقسیم کنند.

تعدی نسبت به دولت

ماده ۵۹۹ قانون تعزیرات مصوب سال ۱۳۷۵ برای اشخاصی که عهده دار انجام معامله یا ساختن چیزی یا نظارت در ساختن یا امر به ساختن آن برای هر یک از ادارات و سازمان­‌ها و مؤسسات و شرکت­‌های دولتی یا وابسته به دولت و دیوان محاسبات عمومی و مؤسساتی که به کمک مستمر دولت اداره می­‌شوند، می­باشند و به واسطه تدلیس در معامله یا تقلب در ساختن آن، سودی برای خود یا دیگری تحصیل می­‌کنند، مجازات حبس از شش ماه تا پنج سال را تعیین کرده است. این افراد علاوه بر این مجازات، به جبران خسارات وارده نیز محکوم می­شوند.

کلاهبرداری رایانه‌ای

کلاهبرداری رایانه‌ای، علاوه بر فریب دیگران به گمراه سازی سیستم های پردازش خودکار اشاره شده که از جهتی با کلاهبرداری سنتی متفاوت است.

رای وحدت رویه سال ۱۳۹۱ به شماره ۷۲۹ اعلام نموده است که در کلاهبرداری رایانه‌ای هرگاه تهیه مقدمات جرم و نتایج حاصل از آن در حوزه‌­های قضایی مختلف صورت گرفته باشد، دادگاهی که بانک افتتاح کننده حساب زیان‌دیده از بزه که پول به طور متقلبانه از آن برداشت شده و در حوزه آن قرار دارد دادگاه صالح به رسیدگی می­‌باشد و به عبارتی اگر شخصی عمل کلاهبردار اینترنتی در مازندران اقدام به کلاهبرداری از حساب شما کند و بانکی که شما افتتاح حساب کردید و ازآن پول برداشت می‌شود در تهران باشد، دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به این جرم را دارد، طبق قانون دادگاه تهران می‌­باشد، هرچند این عمل چند بار و از چند شهر متفاوت صورت گرفته باشد.

ماده ۱۳ و ۷۴۱ قانون جرایم رایانه‌ای و قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: «هرکس به طور غیرمجاز از سامانه های رایانه­‌ای یا مخابراتی با ارتکاب اعمالی از قبیل وارد کردن، تغییر، محو، ایجاد یا متوقف کردن داده‌­ها یا مختل کردن سامانه، وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تحصیل کند، علاوه بر رد مال به صاحب آن، به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست میلیون (تا یکصد میلیون ریال) یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.»

شرکت در کلاهبرداری

قانون مجازات عمومی در ماده ۲۷ مقرر می­دارد: «هرکس با علم و اطلاع با شخص یا اشخاص دیگر در انجام عملیات اجرایی تشکیل دهنده جرمی مشارکت و همکاری کند، شریک در جرم شناخته می­شود و مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم است.» مادّه ۱۲۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ در مورد شریک جرم مقرر می­دارد: «هرکس با شخص یا اشخاص دیگر در عملیات اجرایی جرمی شرکت کند و جرم مستند به رفتار همۀ آنها باشد، خواه رفتار هر یک به تنهایی برای وقوع جرم کافی باشد خواه نباشد و خواه اثر کار آنان مساوی باشد خواه متفاوت شریک در جرم محسوب و مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم است.»

ضابطه­‌ی شرکت در عملیات اجرایی در قانون مجازات عمومی در قوانین بعد از انقلاب به ضابطه مستند بودن جرم به رفتار همه شرکا تغییر یافته است. به نظر می­رسد که قانون‌گذار بعد از انقلاب این تغییر را آگاهانه انجام داده و در صدد سازگار کردن مفهوم شرکت در جرم، با موازین فقه‌ی بوده است. از لحاظ موازین فقه‌ی تنها آن کسی که جرم مستند به رفتار او است، شریک جرم محسوب می­‌شود و در نتیجه می­تواند به مجازات فاعل مستقل محکوم گردد. مثل این که چند نفر با ایراد ضرباتی (هرچند نامساوی) بر سر و روی قربانی سبب مرگ وی شوند و یا با کمک هم، مال سنگینی را از حرز بیرون آورده و آن را بربایند. برای مثال، صرف بازکردن قفل در، جهت تسهیل عمل سرقت و یا گرفتنِ دیگری برای قادر ساختن شخص ثالثی به کشتن وی، هر چند که امکان دارد، نوعی شرکت در عملیات اجرایی محسوب گردد، اما چون در این موارد عمل مادی سرقت، یعنی ربایش و یا عمل مادی قتل یعنی کشتن، مستند به فعل بازکننده در یا نگهدارنده قربانی نیست، تحمیل حدّ سرقت یا مجازات قصاص به این افراد از منظر موازین فقه‌ی ممکن نیست.

ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ نیز در بحث از شرکت در قتل بر ضابطه مستند بودن مرگ به عمل شرکا اتکا کرده و مقرر می­دارد: «شرکت در قتل زمانی تحقق پیدا می­‌کند که کسی در اثر ضرب و جرح عده ­ای کشته شود و مرگ او مستند به عمل همه آنها باشد، خواه عمل هر یک به تنهایی برای قتل کافی باشد خواه نباشد، خواه اثر کار آنها مساوی باشد خواه متفاوت.»

ماده ۳۶۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، نیز مقرر می­دارد: «اگر عده ای آسیب­‌هایی را بر مجنی علیه وارد کنند و تنها برخی از آسیب‌­ها موجب قتل او شود، فقط واردکنندگان این آسیب­‌ها شریک در قتل می‌­باشند و دیگران حسب مورد به قصاص عضو یا پرداخت دیه محکوم می­شوند.» بدین صورت، عنصر مادی شرکت در جرم انجام عملیاتی است که جرم را مستند به عمل شریک کند. عنصر روانی شرکت در جرم، عبارت است از علم و اطلاع شریک نسبت به ماهیت جرم ارتکابی، لذا برای تحقق عنصر روانی در شریک جرم، وی باید دارای همان عنصر روانی مباشر، یعنی سوءنیت عام و خاص باشد. پس اگر مباشر جرم، قبلاً سمتی داشته و بعداً آن را از دست داده ولی شخص دیگر، به گمان اینکه او همچنان از آن سمت برخوردار است، سمت وی را در مقابل اشخاص ثالث تأیید کند، عنصر سوء نیت عام، متزلزل خواهد بود. از سوی دیگر، هرگاه وی از برخورداری مباشر از سمت مورد تأیید وی آگاه بوده ولی از قصد مباشر برای بردن مال دیگری اطلاع نداشته باشد و تصور کند که منظور او از جعل سمت، صرفاً جلب نظر دیگری برای ازدواج یا کسب شهرت و اعتبار و نظایر آن است، عنصر سوء نیت خاص شریک متزلزل می­شود و در نتیجه محکوم کردن وی به شرکت در کلاهبرداری توجیه ناپذیر خواهد بود.

از لحاظ میزان مجازات نقدی باید توجه داشت که با نگرش به اینکه براساس ماده ۱۲۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹1، مجازات شریک جرم، مجازات فاعل مستقل آن جرم است، می­‌بایست برای هر یک از شرکا جزای نقدی معادل مال اخذ شده تعیین شود و محکوم کردن متهمان به طور تضامنی یا مساوی به پرداخت یک جزای نقدی معادل مال اخذ شده وجاهت ندارد.

تحصیل مال از طریق نامشروع

ماده ۲ قانون مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری مقرر می­دارد: «هرکس به نحوی از انحا امتیازاتی را که به اشخاص خاص به جهت داشتن شرایط مخصوص تفويض می­گردد، نظیر جواز صادرات و واردات و آن چه عرفاً موافقت اصولی گفته می‌­شود در معرض خرید و فروش قرار دهد و یا از آن سوء استفاده نماید و یا در توزیع کالاهایی که مقرر بوده، طبق ضوابطی توزیع نماید، مرتکب تقلب شود و یا به طور کلی مالی یا وجه‌ی تحصیل کند که طریق تحصیل آن فاقد مشروعیت قانونی بوده است مجرم محسوب و علاوه بر ردّ اصل مال، به مجازات سه ماه تا دو سال حبس تعزیری و یا جریمه نقدی معادل دو برابر مال به دست آمده محکوم خواهد شد.»

قسمت صدر ماده ۲، سوء استفاده ­های خاص از قبیل خرید و فروش امتیازاتی مثل جواز صادرات و واردات و موافقت اصولی یا توزیع نادرست کالاهایی که قرار بوده، طبق ضوابط خاصی توزیع شود، را جرم انگاری کرده است. منظور از امتیازات در این قسمت از ماده، امتیازاتی است که توسط دولت یا نهادهای دولتی عمومی به اشخاص خاص به جهت داشتن شرایط مخصوص اعطا می­شود. لیکن قسمت ذیل ماده که بیان می­دارد: «یا به طور کلی مالی یا وجه ی تحصیل کند که طریق تحصیل آن فاقد مشروعیت قانونی بوده است.» ظاهراً به طور عام هرگونه تحصیل مال از طریق نامشروع را جرم انگاری کرده است تا بدینوسیله خلأهای موجود در قوانین ایران را که سبب می­شود برخی از اعمالِ نادرست، تحت یکی از عناوین خاص مجرمانه، مثل کلاهبرداری، خیانت درامانت، اختلاس، سرقت و….. قرار نگیرد و در نتیجه راهی برای تنبیه اینگونه مجرمان مالی و اقتصادی وجود نداشته باشد رفع کند.

مجازات جرم کلاهبرداری

مجازات و حکم جرم کلاهبرداری ساده و مشدد، در قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس، ارتشا و کلاهبرداری، ذکر شده است و با توجه به تصویب قانون کاهش مجازات حبس تعزیری، تغییراتی نیز صورت گرفته است. مرتکب کلاهبرداری ساده، باید مال اخذ شده در جریان کلاهبرداری را به صاحب آن، رد کند.

در صورتی که مبلغ مورد کلاهبرداری، بیش از صد میلیون تومان باشد، یک تا هفت سال حبس دارد.

چنانچه مبلغ مورد کلاهبرداری، کمتر از صد میلیون تومان باشد، شش ماه تا سه سال و نیم حبس دارد. و چنانچه کلاهبردار، از کارمندان دولت یا موسسات وابسته به دولت باشد و یا جرم را از طریق تبلیغات در رسانه های جمعی یا انتشار آگهی، انجام داده باشد و یا خود را در سمت مامورین دولتی سازمان ها و یا قوای سه گانه، معرفی کرده باشد، به دو تا ده سال حبس محکوم می­‌شود.

مرجع رسیدگی به جرم کلاهبرداری

کلاهبرداری به دلیل اینکه از جرایم کیفری محسوب می‌شود به تبع آن در دادگاه کیفری رسیدگی می‌­شود و تحقیقات آن هم در دادسرای ذیربط رسیدگی خواهد شد.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات مرتبط

پروژه های مرتبط