وکیل اوقاف
وقف در ماده 55 قانون مدنی به این معنا است که : عینِ مال، حبس و منافع آن تسبیل شود.
در این متن تسبیل به معنای بخشیدن چیزی به صورت رایگان در راه خدا است و وقف به معنای نگه داشتن اصل ملک و جاری ساختن منفعت آن در راه خیر است.
همچنین وقف زمانی صورت می گیرد که شخص وقفکننده از کلامی استفاده نماید که بهصورت واضح دلالت بر وقف مال داشته باشد و قبول انجام شده اگر طبقه اول باشد از جانب خود موقوف علیهم و اگر صغیر باشد از جانب قائممقام قانونی صغیر صورت میگیرد، همچنین اگر وقف صورتگرفته بدون درنظرگرفتن شخص خاصی و برپایه مصالح عامه باشد در این حالت است که قبول حاکم شرط میباشد. وکیل اوقاف بیان میدارد که واقف باید مالک مالی باشد که آن را وقف میکند و در کنار آن به جهت این که وقف از لحاظ حقوقی جنبه مالی دارد باید دارای اهلیت لازم از نظر قانون باشد.
ارکان وقف
فردی که مالی را مورد وقف قرار می دهد، به موجب قانون واقف نامیده می شود و کسی که مال به نفع و سود او وقف می شود موقوف علیه نامیده می شود، موقوف علیه می تواند محصور و یا غیر محصور باشد.
وقف دو نوع است:
- وقف عام: وقف عام با هدف استفاده در امورعامالمنفعه انجام میشود. به طور مثال ممکن است مالک یک ملک، ملک خود را برای امور خیریه و عامالمنفعه مانند تاسیس مدرسه یا مسجد وقف کند.
- وقف خاص: زمانیکه مالک مال خود را برای فرد یا افراد معینی وقف کند، وقف خاص انجام میشود. برای مثال مالک، ملکی را برای بهرهبرداری از منافع آن وقف فرزند خود کند.
ملک وقفی
مالکیت ملک وقفی متعلق به سازمان امور اوقاف است.
املاک اوقافی مانند املاک شخصی دارای سند رسمی هستند و سازمان اوقاف آنها را با اقساط ۹۹ ساله به افراد اجاره میدهد.
مبلغ اجاره ملک وقفی توسط سازمان اوقاف صرف امور خیریه میشود.
املاک وقفی را نمیتوان فروخت اما استثنائاتی دارد:
1-اگر ملک به صورت عرصه و اعیان باشد و فقط عرصه اوقافی باشد….
2-اگر کلاً اوقافی باشد اعم از عرصه و اعیان، امکان فروش نیست مگر اینکه:
الف)خراب شود و یا بیم خراب شدن داشته باشد.
در این صورت زمانی امکان فروش جایز است که: الف) قابل عمران نباشد. ب)کسی برای عمران آن پیدا نشود.
پول حاصل از فروش ملک اوقافی هم در جهت قصد واقف صرف میشود.
شرایط صحت وقف
وقف در صورتیکه شرایط زیر را دارا باشد، صحیح است:
1-مال وقفی باید مورد قبض و اقباض قرار بگیرد. یعنی وقف زمانی صحیح می باشد که مال موقوفه به تصرف وقف درآید و تسلیم موقوف علیهم شود. در نتیجه مال وقفی باید قابل تسلیم باشد، البته لازم به ذکر است که در مورد وقف عام نیازی به قبض نیست و مال موقوفه به محض وقف از تصرف واقف خارج میشود.
2-هدف از وقف انجام امور خیر و نیک است. بنابراین ملک مورد وقف یا هر نوع مال وقفی دیگر، نباید برای امور حرام مورد استفاده قرار بگیرد.
3-مال وقفی باید شرایط ماندگاری داشته و امکان بهرهبرداری از منافع آن وجود داشته باشد. بنابراین نمیتوان مواد خوراکی را وقف کرد. به طور مثال کسی نمیتواند ثمره درختی را وقف کند، بلکه میتواند خود درخت و یا تمام باغ را وقف کند.
4-مالک برای وقف مال خود میتواند بر طبق قانون وقفنامه تنظیم نماید و شرایط و موارد وقف را در آن ذکر کند.
5-واقف باید مالک مال وقفی بوده و برای این کار اهلیت داشته باشد.
6-بعد از وقف مال امکان رجوع از آن وجود ندارد. به عبارت دیگر بعد از وقف، مال از مالکیت واقف خارج میشود و دیگر نمیتواند در آن دخل و تصرف داشته باشد و یا نقل و انتقالی انجام دهد.
7-در وقف خاص شخصی که وقف برای او انجام میشود باید موجود باشد یا درآینده ایجاد شود. بنابراین وقف برای مجهول یا معدوم امکانپذیر نیست.
– اعتبار وقف به چند شکل صورت می پذیرد
- وقف به اعتبار زمان
- وقف به اعتبار منفعت
- وقف به اعتبار موقوف علیه
وکیل اوقاف کیست؟
وکیل اوقاف شخصی است که به قوانین حوزه وقف مسلط بوده و در صورت نیاز میتواند اقدام به تنظیم وقف نامه و یا اقامه دعاوی وقفی نماید.
– وظایف وکیل اوقاف:
وکیل اوقاف میتواند در موارد زیر به فرد کمک کند:
1.تنظیم وقف نامه در صورت نیاز شخص به وقف اموال خود.
2.کمک به موقوف علیهم در مواردی که دچار اختلاف شدهاند.
3.فسخ وقفنامه در صورتی که فاقد شرایط قانونی باشد.
4.اثبات موقوفی بودن ملک در شرایطی که شخص دیگری مدعی مالکیت ملک باشد.
5.اثبات خیانت متولی و عزل یا ضم امین به او .
6.دفاع از متولی در برابر اتهام موقوف علیهم به او در مورد خیانت به وقف.
– مسئولیت وکیل اوقاف در مال موقوفی
وکیل اوقاف بهعنوان کسی که توسط واقف تعیین شده حق دخالت در امور محول شده توسط واقف را دارد، به اینصورت که او صلاحیت اداره اموال وقف شده را داشته و دولت نمیتواند در این خصوص محدودیتی برای فرد به وجود آورد، حال در این جا وکیل اوقاف نباید از حدود اختیارات خود تجاوز کند، چرا که اگر فساد او در وقف مشخص شود او مسئولیت حقوقی خواهد داشت.
مرجع قضایی میتواند نسبت به خطای صورت گرفته دخالت نماید و دادگاه مکلف به رسیدگی به تعدی و تفریط صورت گرفته از جانب وکیل می باشد، در واقع علت نظارت بر کار و عملکرد وکیل اوقاف توسط حکومت به این دلیل است که اگر مرجعی برای رسیدگی و نظارت بر عملکرد وکیل اوقاف وجود نداشته باشد، این امر میتواند خود عاملی برای سوءاستفادههای بسیار شود، پس اگر وکیل اوقاف مرتکب عمل خطایی شود باید توسط یک مرجع مشخص مورد تأدیب واقع شود.
نظرات کاربران