اجرت المثل
یکی از روشهای جبران خسارت، پرداخت اجرت المثل بوده که قانونگذار در شرایط و مواردی آن را الزامی دانسته است. اجرت المثل ممکن است بهای کاری که یک شخص انجام داده و یا خسارت ناشی از استفاده از مال فرد دیگر و عواملی نظیر آن باشد، مانند اجرت المثل ایام زوجیت و اجرت المثل ایام تصرف. به طور کلی مقدار اجرت المثل را عرف تعیین میکند.
قانونگذار برای گرفتن حق افراد، راه های مختلفی را مورد توجه قرار میدهد که یکی از این راه ها، جبران خسارت است. این خسارت امکان دارد که به منفعت کار یا به مال و یا به جهت استفاده از مال فرد دیگر وارد شده باشد. این خسارت ها ممکن است تحت قراردادی ایجاد شده باشند و یا توافق ضمنی انجام شده باشد.
به لحاظ لغوی، اجرت المثل مخالف اجرت المسمی میباشد. اجرت المسمی به مبلغی گفته میشود که طرفین از قبل توافق کردهاند و اراده آنان تعیین کننده مقدار آن بوده است، اما اجرت المثل را مبلغی میگویند که خارج از اراده افراد، به وسیله عرف تعیین میگردد.
شرایط استحقاق اجرت المثل
در کتب فقهی شرایط استحقاق اجرت المثل اینگونه بیان شده است که عمل در عرف و عادت دارای اجرت باشد و شأن عامل، اقتضا کند که برای این عمل اجرت بگیرد. رعایت این شرط، ضروری به نظر میرسد. دلیلی که پرداخت اجرت المثل را در معاملات جایز میداند، قاعده ی احترام عمل مسلم است.
به موجب ماده ۳۳۶ قانون مدنی: «هرگاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشد، عامل، مستحق اجرتِ عَمَلِ خود خواهد بود، مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع داشته است.»
تبصره (الحاقی09/05/1385) – چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرتالمثل باشد، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرتالمثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم مینماید.
اجرت المثل ایام زوجیت
یکی از مهم ترین تحولات در روابط مالی زوجین پس از انقلاب اسلامی ایران، تصویب قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق است. این قانون اولین بار در حقوق ایران، (نحله و اجرتالمثل) تأسیس حقوقی شد که پرداخت اجرت المثل و نحله را جزء حقوق زنان پس از انحلال زوجیت دانسته که در شرایط خاص به زوجه تعلق خواهد گرفت. اجرت المثل در ازای کارهای زن در خانه با قصد عدم تبرع و دستور مرد پرداخت میگردد و نحله بخششی است از جانب مرد به زن که با قصد تبرع زن صورت گرفته باشد.
قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب سال 1371، شامل 7 تبصره بود که تبصره 6 آن به موضوع اجرت المثل میپرداخت. این تبصره بیان میدارد: «پس از طلاق در صورت درخواست زوجه مبني بر مطالبه حق الزحمه كارهايي كه شرعاً بعهده وي نبوده است، دادگاه بدواً از طريق تصالح نسبت به تأمين خواسته زوجه اقدام مينمايد و در صورت عدم امكان تصالح، چنانچه ضمن عقد يا عقد خارج لازم، در خصوص امور مالي، شرطي شده باشد، طبق آن عمل ميشود، در غير اين صورت، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و نيز تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوءاخلاق و رفتار وي نباشد، به ترتيب زير عمل ميشود:
الف) چنانچه زوجه كارهايي را كه شرعاً به عهده وي نبوده، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و براي دادگاه نيز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل كارهاي انجام گرفته را محاسبه و بپرداخت آن حكم مينمايد.
ب) در غير مورد بند «الف»، با توجه به سنوات زندگي مشترك و نوع كارهايي كه زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالي زوج، دادگاه مبلغي را از باب بخشش (نحله) براي زوجه تعيين مينمايد.»
شرایط تعلق اجرت المثل به زوجه
برای اینکه دادگاه، مرد را ملزم به پرداخت اجرت المثل کند، باید شروط اساسی وجود داشته باشد. این شروط عبارتند از:
- کار در منزل به دستور مرد انجام شده باشد؛
- قصد زوجه از انجام کار عدم تبرع باشد؛
- در زمان طلاق یا پس از احراز عدم سازش در دادگاه باشد؛
- به درخواست زوجه صورت نگیرد و چنانچه به درخواست زوج باشد، نباید ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق وی باشد.
انواع اجرت المثل
اجرتالمثل بر طبق منشأ و دلیل به دو گونه تقسیم میشود که عبارتند از:
- اجرت المثل منفعت ناشی از انجام عمل
- اجرت المثل منفعت ناشی از استفاده از مال
اجرت المثل منفعت ناشی از انجام عمل
در حقوق کشور ما، انسان هیچگاه به عنوان مال شناخته نمیشود، لیکن کاری که انجام میدهد، ارزش اقتصادی و مالی داشته و بایستی جبران گردد. آنچه در حقوق به عنوان اجاره اشخاص بیان میگردد نیز همان اجاره کاری بوده که شخص انجام میدهد. عرف نیز برای کار انسانها متناسب با شغل و نوع کار، مبلغی را تغیین مینماید. بنابراین هرگاه کار انسان در عرف، ارزش اقتصادی داشته باشد و بدون قصد تبرع یا همان انجام رایگان کار باشد، شخصی که به دستور او کار انجام شده است، به اندازه اجرت المثل ضامن و مسئول است.
به عنوان نمونه، اجرت المثلی که قاضی برای کار زن تعیین مینماید و همچنین ماده 676 قانون مدنی در مورد اجرت المثل وکیل بیان میدارد : «حقالوکاله وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حقالوکاله یا مقدار آن، قرارداد نباشد، تابع عرف و عادت است و اگر عادت مسلمی نباشد، وکیل، مستحق اجرتالمثل است.»
اجرت المثل منفعت ناشی از استفاده از مال
در موارد گوناگونی، مالک، مستحق دریافت اجرتالمثل است. به عنوان مثال، هنگامی که قرارداد اجاره پایان یافته، اجرت المثل، عین مستاجره است.
به همین منظور، قانون مدنی در ماده 494 بیان میدارد که :« عقد اجاره به محض انقضاء مدت بر طرف میشود و اگر پس از انقضاء آن، مستاجر عین مستاجره را بدون اذن مالک، مدتی در تصرف خود نگاه دارد، موجر برای مدت مزبور، مستحق اجرتالمثل خواهد بود، اگرچه مستاجر، استیفاء منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک، در تصرف، نگاه دارد، وقتی باید اجرتالمثل بدهد، که استیفاء منفعت کرده باشد؛ مگر اینکه مالک، اجازه داده باشد که مجاناً استفاده نماید.»
نظرات کاربران