ازدواج بدون اجازه پدر

فلسفه‌ی قانون اذن پدر در ازدواج دختر مطابق قانون، دختری که تاکنون ازدواج نکرده باشد (دختره باکره)، اجازه ازدواج او با پدر است. الزام  وجود اجازه پدر، برای ازدواج دختر باکره می‌­باشد، به گونه­‌ای که ازدواج دختر باکره بدون اجازه پدر، از منظر قانون گذار، غیر نافذ است و در صورت عدم اجازه پدر یا […]
ازدواج بدون اجازه پدر

فلسفه‌ی قانون اذن پدر در ازدواج دختر

مطابق قانون، دختری که تاکنون ازدواج نکرده باشد (دختره باکره)، اجازه ازدواج او با پدر است. الزام  وجود اجازه پدر، برای ازدواج دختر باکره می‌­باشد، به گونه­‌ای که ازدواج دختر باکره بدون اجازه پدر، از منظر قانون گذار، غیر نافذ است و در صورت عدم اجازه پدر یا جد پدری، از اعتبار ساقط است، مگر اینکه، شرایط ویژه ای وجود داشته باشد تا دختر باکره بتواند، بدون اجازه پدر ازدواج کند.

اذن پدر برای ازدواج دختر

در فقه 3 نظریه وجود دارد:

  • زمانی که دختر بالغ می‌ گردد، قادر خواهد بود که به طور مستقل برای موضوعات مختلف زندگی خود، مانند ازدواج، تصمیم‌ گیری کند.
  • برخی از فقها معتقدند که ولایت پدر بر دختر، باعث می‌شود که اجازه ی پدر در تصمیماتی مانند ازدواج اهمیت ویژه‌­ای برای دختر داشته باشد.
  • نظریه­‌ی دیگر مابین این 2 نظریه است که در قانون ما نیز نظریه‌­ی سوم مورد قبول واقع شده است. با توجه به این نظریه، دختر می‌تواند در شرایط خاصی به تنهایی و به صورت مستقل در مورد ازدواج خود تصمیم گیری کند.اما در بعضی از شرایط، صحت ازدواج دختر مستلزم اجازه­‌ی پدر است که این شرایط به طور کامل مشخص گردیده است.

امکان ازدواج دختر باکره، بدون اذن پدر یا جد پدری در قانون مدنی کشور ما وجود ندارد، به جز در موارد خاصی که در ادامه آن ها را بررسی می­کنیم.

بر اساس ماده­‌ی 1043 قانون مدنی کشور ایران: «ازدواج دختر باکره، هرچند به سن بلوغ رسیده باشد، موقوف به اجازه پدر یا جد پدری وی می باشد و هرگاه پدر یا جد پدری، بدون دلیل موجه از دادن اجازه مضایقه کند، اجازه ی وی ساقط و در این صورت، دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج کند و شرایط نکاح و مهری که میان آنان قرار داده شده، بعد از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و اقدام به ثبت ازدواج کند.»

همان گونه که مشاهده می­کنید در قسمت اول این ماده قانونی، رضایت و اذن پدر یا جد پدری در رابطه با ازدواج دختر باکره حتی در صورتی که به سن بلوغ رسیده باشد هم الزامی است. دلیل این ضرورت و الزام، اقتباس قانون مدنی از منابع فقه اسلامی می­باشد. علمای دینی، معتقدند که دختر باکره، باید با اجازه­‌ی پدر یا جد پدری به نکاح مردی که قصد ازدواج با او را دارد، درآید.

مواردی که در آن امکان ازدواج بدون اذن پدر وجود دارد

  • دختر باکره نباشد: امکان دارد که دختر مجردی، باکرگی خود را به علت داشتن رابطه­‌ی نامشروع، بیماری و… از دست داده باشد؛ در این صورت می­تواند بدون اذن پدر ازدواج کند و احتیاجی به اجازه و رضایت پدر یا جد پدری برای ازدواج ندارد.
  • دختر قبلا ازدواج کرده باشد: دخترانی که شوهر آن­ها فوت کرده یا از همسرشان جدا شده اند، بدون اذن پدر می­توانند دوباره ازدواج کنند. البته بعضی از منابع این مورد را هم زیر مجموعه‌­ای از مورد اول می­دانند؛ زیرا دختری که قبلاً ازدواج کرده است و اکنون مجرد است دیگر باکره نیست که اجازه­ پدر برای ازدواج وی الزامی باشد.
  • عدم اجازه ­ی پدر، دلیل منطقی و موجه نداشته باشد: همان گونه که در ماده­ 1043 قانون مدنی گفته شده است، اگر پدر برای عدم اجازه به ازدواج دخترش، دلایل معقول و موجه‌ی ارائه ندهد، دختر می­تواند مردی که می­خواهد با او ازدواج کند را به دادگاه معرفی کند و با کسب اجازه از دادگاه مدنی، ازدواج کند. در قانون مدنی پیشین، به پدر فرصت پانزده روزه­ای می­دادند تا دلایل مخالفت خود به ازدواج دختر را اعلام کند، اما این مورد در قانون جدید حذف شده است و این مدت هم اکنون وجود ندارد.
  • دختر از جد پدری خود اجازه بگیرد: اگر پدر دختر به او اجازه­‌ی ازدواج ندهد، ولی جد پدری دختر این اجازه را به او بدهد، دختر می­تواند ازدواج کند.
  • اگر دختر باکره ­ای بدون اذن پدر یا جد پدری خود ازدواج کند، یا اگر پدر و یا جد پدری بدون اذن، دختر را به همسری مردی درآورند نکاح غیر نافذ است.
  • اگر پدر یا جد پدری، بدون دلیل از ازدواج دختر ممانعت به عمل آورند، دختر می­تواند علیه پدر یا جد پدری خود، دادخواست الزام به دادن اذن، توسط پدر یا جد پدری بدهد و اگر دلایل آنها برای دادگاه محکمه پسند نباشد، دادگاه رأساً اذن برای ازدواج می­دهد و ولایت پدر، ساقط و ولایت حاکم، جانشین پدر یا جد پدری می­شود.

ازدواج مجدد دختر باکره

لازم به ذکر است، دختری که قبلاً ازدواج کرده اما باکره است نیز بدون اجازه­‌ی پدر نمی­تواند ازدواج کند و برای ازدواج مجدد به اجازه­‌ی پدر یا جد پدری نیاز دارد. هر چند که دختری که شوهرش فوت کرده یا دختری که از همسرش جدا شده به اجازه­ پدر برای ازدواج مجدد، نیاز ندارد، اما باید توجه داشت که در این مورد مقصود دختری است که با همسرش رابطه­ جنسی داشته و بکارت خود را از دست داده است. نکته­‌ی قابل توجه دیگر این است که پدر نمی­تواند اجازه­ ی ازدواج دخترش را به فرد دیگری مثل برادر دختر، عمو یا دایی وی و … واگذار کند.

قابل رجوع بودن اذن پدر

موضوع اجازه­ پدر یا جد پدری برای ازدواج دختر، قابل رجوع است. به این معنا که از لحاظ قانونی، چنانچه پدر در ابتدا به ازدواج دخترش رضایت داده بود، تصمیمش را قبل از ازدواج دخترش می­تواند تغییر دهد و با آن مخالفت کند.

اجازه ازدواج دختر در صورت فوت پدر و جد پدری

اگر پدر و جد پدری دختر فوت کرده‌ باشند، دختر برای ازدواج به اجازه­‌ی هیچ کسی احتیاج ندارد و می­تواند حتی بدون نیاز به اجازه­‌ی دادگاه، ازدواج کند. در صورتی که پدر فوت کرده باشد اما پدربزرگ زنده باشد، دختر برای ازدواج به اذن پدربزرگ نیازمند است.

اگر پدر یا پدربزرگ به دلایلی در دسترس نباشند و دختر قادر نباشد از آن­ها اجازه بگیرد، باید به دادگاه مراجعه کرده و از دادگاه کسب اجازه ازدواج را دریافت کند.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات مرتبط

پروژه های مرتبط