تجویز ازدواج مجدد

قانون در مورد اختیار زن دوم بدون رضایت زن اول سخت گیری های خاصی دارد و این اجازه را به مرد نمی دهد که هر وقت که بخواهند ازدواج مجدد داشته باشند و این حق فقط در قانون در موارد خاصی به مرد داده می شود. در چه صورت زوج می تواند به صورت قانونی […]
تجویز ازدواج مجدد

قانون در مورد اختیار زن دوم بدون رضایت زن اول سخت گیری های خاصی دارد و این اجازه را به مرد نمی دهد که هر وقت که بخواهند ازدواج مجدد داشته باشند و این حق فقط در قانون در موارد خاصی به مرد داده می شود.

در چه صورت زوج می تواند به صورت قانونی زن دوم اختیار کند؟

در بند ۱۲ شروط مندرج در سند نکاح آمده است که زوج نمی تواند همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند و اگر شوهر این بند را امضا نموده باشد باید شرایط زیر را داشته باشد تا قانون اجازه ازدواج مجدد را به زوج بدهد.

مردانی که از همسر خود رضایت بگیرند:

هر گاه مرد از همسر اول خود اجازه گرفتن همسر دوم را بگیرد و زن اول راضی به گرفتن زن دوم توسط همسرش باشد و با این موضوع مشکلی نداشته باشد قانون در فرصت مناسب این حق را به افراد می دهد که از حق قانونی خود استفاده کنند و ازدواج مجدد داشته باشند.البته از نظر قانون مردی که با رضایت همسر اول خود  بخواهد ازدواج مجدد داشته باشد باید بتواند عدالت بین همسران را برقرار نماید.

انجام ندادن وظایف زناشویی توسط زن:

حضور گرم و صمیمی زوجین در کنار روابط زناشویی معنا پیدا می کند و اگر هر کدام از طرفین از وظایف زناشویی خود سر باز زند زندگی دچار مشکل و اختلاف خواهد شد. نظر به اینکه مطابق ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی تمکین از زوج تکلیف قانونی زوجه می‌باشد، لذا چنانچه زوجه بدون وجود مانع شرعی، از ادای وظایف زوجیت و تکالیف زناشویی خویش امتناع ورزد و هر کدام از موارد تمکین عام و خاص که بعد از عقد نکاح متعهد به انجام آن شده است بدون عذر موجهی انجام ندهد از نظر قانون ناشزه می شود و زن ناشزه از نفقه محروم می شود، و زوج این امر را، یعنی عدم تمکین زوجه و ناشزه بودن وی را نزد محکمه به اثبات برساند، می‌تواند به حکم محکمه همسر دوم اختیار نماید.

اگر زوج با استناد به حکم نشوز زن خویش، که به معنای عدم انجام وظایف زناشویی از ناحیه زوجه می‌باشد، تجویز ازدواج مجدد خود را از دادگاه اخذ نماید، کاملا صحیح بوده و زن اول نمی‌تواند به استناد عقدنامه تقاضای طلاق نماید.  مرد باید با توجه به ادله موجود عدم تمکین زن را اثبات کند و لایحه برای ازدواج مجدد را تنظیم نمایند و از دادگاه تقاضای اجازه ازدواج مجدد را بگیرد. که بهترین اقدام قبل از هر گونه دادخواستی ارتباط با وکیل حرفه ای تجویز ازدواج مجدد است تا با راه‌های قانونی و اثبات درست بر عدم تمکین زن رای دادگاه مبنی بر حق ازدواج مجدد زن را بگیرد.

مبتلا بودن زن به جنون:

اگر با تاییده پزشکان مبنی بر اینکه زن دچار جنون است و یا بیماری نا علاج دارد مرد می تواند لایحه ازدواج مجدد را خود و یا به دادگاه ارائه می دهد و بعد از بررسی های لازم و نظرات و تشخص پزشکان متخصص مبنی بر لاعلاج بودن بیماری و یقیین پیدا نمودن قاضی دادگاه بر جنون زن رای بر اجازه ازدواج مجدد مرد توسط دادگاه.

محکوم شدن زن به زندان:

اگر زن به هر دلیلی محکوم به زندان شود و محکومیت زندانی طولانی مدت باشد (۵ سال یا بیشتر از این مدت) قانون در صورت ثبت محکومیت زن در زندان، این اجازه را به مرد می دهد تا از طریق دادگاه برای ازدواج مجدد اقدام نماید و یا وکیل حرفه ای تجویز ازدواج مجدد او لایحه ای را تنظیم و تقدیم دادگاه نماید و اجازه ازدواج مجدد را برای زوج از دادگاه بگیرد. تا زوج بتواند به زندگی خود سروسامان دهد.

مبتلا بودن زن به اعتیاد:

در مواقعی که زن مبتلا به اعتیاد شده باشد و به هیچ راهی تمایل به ترک اعتیاد نداشته باشد و اثبات شود که اعتیاد زن مضر است و نمی خواهد درمان شود، زوج و یا می توانند لایحه ای برای ازدواج مجدد را به دادگاه ارائه دهند.

بچه دار نشدن زن:

یکی دیگر مواردی که می تواند مجوزی برای ازدواج مجدد مرد باشد، بچه دار نشدن زوجه است. زن اگر قصد بچه دار شدن نداشته باشد و یا پزشکان تشخیص دهند با درمان نیز زن بچه دار نمی شود.

ویا اگر زن مفقود الاثر شده باشد و خبری از او به مرد نرسد و مرد در جستجوی او به نتیجه ای نرسد می تواند برای سروسامان دادن به زندگی، اقدام به ارائه لایحه تجدید ازدواج مجدد کند و ادله لازم را به دادگاه ارائه دهد. و باید در نظر داشت که فقط مرد در صورتی می تواند اقدام به ازدواج مجدد بگیرد که یکی از موارد فوق را در زندگی داشته باشد و ادله های محکمه پسند به دادگاه ارائه دهد.

به زنی که هر کدام از موارد تمکین عام و خاص که بعد از عقد نکاح متعهد به انجام آن شده است بدون عذر موجهی انجام ندهد از نظر قانون ناشزه می شود و زن ناشزه از نفقه محروم و قانون اجازه ازدواج مجدد را به مرد می دهد.

حال اگر زن به علت ترک منزل و عدم بازگشت احضاریه ای از طرف دادگاه دریافت نموده باشد و در جلسه اول دادگاه اعلام کند به منزل برمی گردد و تمکین از شوهر را خواهد داشت و بعد از اتمام جلسه به جهت فرار از ناشزه شدن و رای دادگاه فقط به مدت چند روز به منزل شوهر برگردد و دوباره ترک منزل را انجام دهد تا دادگاه به او حکم ناشزه بودن ندهد مرد می تواند مجدد لایحه عدم تمکین زن را به دادگاه ارائه دهد .و با توجه به شهادت شهود مبنی بر ترک منزل و ادله کافی، زن ناشزه می شود و از دریافت نفقه محروم و صدور حکم طلاق بدون تقسیم دارایی  صادر و دادگاه به مرد اجازه ازدواج دوم را می دهد.

 

چگونه می توان  ناشزه بودن زن را اثبات کرد تا دادگاه  اجازه ازدواج مجدد به زوج بدهد؟

1- ترک زندگی مشترک توسط زوجه بدون عذر موجه

۲- حضور شهود و استشهاد محلی گواه بر عدم حضور زن در منزل مشترک

۳- عدم تمکین خاص و عام زوجه از زوج

با توجه به ترک زندگی مشترک توسط زن، می تواند یکی از دلایل برای اثبات نشوز زن در دادگاه باشد و این را با حضور شهود و یا استشهاد محلی می توان اثبات نمود و برای اثبات عدم تمکین خاص زوجه، در بسیاری موارد زن خود اعلام به عدم تمکین خاص در دادگاه می کند.

دلایل ازدواج مجدد مرد چیست؟

مرد برای تقاضای ازدواج مجدد از دادگاه باید چه دلایلی را به محکمه ارائه نماید؟

دلایل زوج برای اخذ اذن ازدواج مجدد از دادگاه شامل موارد ذیل است:

۱- ارائه مستندات دادخواست و دلایل اینکه چرا و به چه علت مرد می‌خواهد همسر دوم اختیار نماید.

۲- انجام تحقیقات و بررسی هایی که دادگاه ضروری می‌پندارد.

۳- احراز توانایی مالی زوج برای تامین دو زندگی مشترک و پرداخت نفقه و مخارج و هزینه های هر دو همسر

۴- الزام مرد به اجرای عدالت و احراز توانایی مرد در برقراری عدالت میان همسران خویش

۵- سایر اوضاع و احوال مسلم پرونده که زوج بتواند در راستای اثبات حقانیت و ادعا و خواسته خویش به محکمه ارائه نماید.

تجویز ازدواج مجدد در دادگاه چه مدت زمان می برد؟

در صورتی که زن از وظایف زناشویی خود امتناع کند و مرد بتواند این موضوع را ادله کافی به داده اثبات کند حکم ناشزه بودن برای زن صادر می شود و مرد می تواند از دادن نفقه معاف شود. و بعد از ۶ ماه می تواند تقاضای ازدواج مجدد را از دادگاه خواستار باشد.

عواقب تجویز ازدواج مجدد برای زوج و زوجه؟

در صورتی که زوج ۱۲ شرط مندرج در سند نکاحیه را امضاء نموده باشد و بدون رضایت از همسر اول و بدون داشتن حکم دادگاه بر اجازه ازدواج مجدد همسر دوم اختیار کند از نظر قانون، زن وکیل، در طلاق می شود و به عبارت دیگر حق طلاق به زن داده می شود.

ازدواج دوم مرد حتی اگر نکاح موقت و یا عقد نکاح دائم هم باشد اگر رضایت زن در آن در نظر نگرفته شده باشد و یا حکم دادگاه مبنی بر اجازه ازدواج مجدد داده نشده باشد قابل ابطال از طرف زن اول نیست و فقط زن می تواند مطابق قانون از حق طلاق خود استفاده کند.و مطابق قانون نصف دارایی های مرد به زن تعلق می گیرد و مهریه و نفقه زن نیز باید از طرف مرد پرداخت شود.

ازدواج مجدد مرد با دختر برادر زن و یا دختر خواهر زن به چه شکل است؟

منوط به اذن همسر آن مرد است و در صورت فقدان این اذن، نکاح غیرنافذ است. البته مرد بعد از جدایی دیگر نیازی به اذن همسر سابق خود ندارد.

 

رأی دیوانعالی کشور در مورد درخواست طلاق زوجه به علت ازدواج مجدد شوهر

مردی به علت عدم تمکین زوجه، تقاضای تجویز ازدواج مجدد از دادگاه می‌نماید. دادگاه با ملاحظه اینکه قبلاً حکم تمکین زوجه صادر و زوجه به خانه شوهر بر نگشته است حکم به تجویز ازدواج مجدد شوهر را صادر می‌نماید. و سپس شوهر با زن دیگری نیز ازدواج می‌کند. متعاقب آن زن اول تقاضای طلاق می‌نماید. دادگاه عمومی دامغان به استناد به بند 12 از شروط ضمن عقد نکاح (تخلف شوهر در اختیار همسری دیگر) و ماده 17 قانون حمایت خانواده تقاضای طلاق زن را می‌پذیرد و به او اختیار می‌دهد خود را مطلقه نماید.

شوهر از این رأی تجدید نظر خواهی می‌نماید. شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان سمنان رأی دادگاه بدوی را تأیید می‌نماید. مجدداً شوهر از رأی دادگاه تجدید نظر استان سمنان فرجام‌خواهی می‌نماید. شعبه 21 دیوانعالی کشور با ذکر فتاوایی از برخی از مراجع تقلید استدلال می‌کند که شرط وکالت زن در صورت اختیار همسر دیگر منصرف از حالت نشوز زن است و در فرضی که زن تمکین نمی‌کند زوجه وکیل در طلاق نیست و لذا رأی دادگاه تجدید نظر را نقض و پرونده برای رسیدگی به شعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر استان سمنان (شعبه سوم) ارجاع می‌شود. شعبه همعرض مرجوع‌الیه بر اساس فتاوی مورد اشاره در رأی دیوان از نظر دیوان تمکین می‌کند. مجدداً زن از رأی دادگاه تجدیدنظر استان فرجام خواهی می‌نماید که این بار هم پرونده به همان شعبه قبلی (شعبه 21 دیوانعالی کشور) ارسال می‌گردد. شعبه دیوان که اکنون نظر آن پذیرفته شده است رأی را ابرام می‌نماید.

 

مراحل رسیدگی به دعوا

پس از طرح دعوی در دادگستری و انضمام تمامی مدارک مربوطه، دادگاه به ادعا رسیدگی می‌کند و نتیجه را از جهت وجود شرایط قانونی به اقامه کننده دعوی ابلاغ خواهد نمود. بدیهی استحضار زوج و زوجه در جلسه رسیدگی دادگاه رسیدگی‌کننده ضروری است.

 

مراحل دادرسی :

۱ ـ دادگاه بعد از تشکیل اولین جلسه دادرسی ، برای احراز هریک از موجبات قانونی فوق الذکراز طریق اقرارکتبی یا شفاهی درمحکمه یا استعلام ازمراجع ذیربط اقدام می نماید و برای احراز رکن سوم ، یعنی امکان اجرای عدالت توسط مرد و توانایی مالی وی به بررسی سوابق و وضعیت زوجه از طریق صدور قرار تحقیق محلی می پردازد. دراین صورت با تعیین وقت رسیدگی به منظور اجرای قرار به خواهان تذکر داده می شود تا وسیله اجرای قرار را فراهم نماید البته دادگاه هرگونه تحقیق یا اقدام دیگری را که برای کشف حقیقت لازم بداند انجام خواهد داد.

۲ ـ درصورت تهیه وسیله اجرای قرار با تعیین عضو مجری ، موضوع قرار را به طرفین و عضو مجری تفهیم می نماید. چنانچه خواهان وسیله اجرای آن را فراهم نکرده باشد و امکان صدور رای بدون اجرای قرار میسور نباشد ، دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر خواهد کرد.

۳ ـ دادگاه به محض وصول نتیجه استعلام و اعاده صورتجلسه اجرای قرار به نحو صحیح و دقیق ، مبادرت به انشای رأی می نماید.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات مرتبط

پروژه های مرتبط