حقوق متهم در جرایم مشهود و غیر مشهود
در ابتدا برای اینکه وارد بحث حقوق متهم شویم، لازم است بدانیم که متهم کیست؟
متهم به شخصی اطلاق می شود که گمان دارد کار مجرمانه ای انجام داده و ارتکاب بزه از سمت او انجام گرفته است، ولی هنوز ثابت نشده که آیا آن فعل مجرمانه متهم به او است یا خیر؟ در صورتی که اثبات شود او دیگر متهم نیست، بلکه مجرم است.
در قوانین ایران، اصل بر این است که تمام افراد بی گناه هستند، مگر افرادی که طبق مقرات قانونی و با دلایلی که قانون آنها را معتبر می داند، گناهکار بودن او ثابت شود.
برای اینکه متهم دفاع قابل قبولی در محکمه ارائه دهد، قانون گذار حقوقی برا متهم در نظر دارد که در ادامه به ذکر موارد می پردازیم.
هر کس شکایتی علیه دیگری داشته باشد، باید شکایت او مستند و قانونی باشد؛ بنابراین شاکی در شکایتش 2 نوع دلیل باید ارائه دهد: 1) دلایل اثبات برای تحقق جرم؛ 2) جرم محقق شده در اثر فعل متهم رخ داده است.
برای اینکه با حقوق متهمان آشنا شویم، لازم است بدانیم که در یکی از تقسیم بندی های انواع جرم، جرم به مشهود و غیر مشهود تقسیم می شود:
ماده 45 قانون آیین دادرسی کیفری در رابطه با جرم مشهود مقرر می دارد: «جرم در موارد زیر مشهود است:
الف- در مرئی و منظر ضابطان دادگستری واقع شود یا ماموران یاد شده بلافاصله در محل وقوع جرم حضور یابند و یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند.ب – بزه دیده یا دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بوده اند، حین وقوع جرم یا بلافاصله پس از آن، شخص معینی را به عنوان مرتکب معرفی کنند.
پ – بلافاصله پس از وقوع جرم، علائم و آثار واضح یا اسباب و ادله جرم در تصرف متهم یافت شود و یا تعلق اسباب و ادله یاد شده به متهم محرز گردد.
ت – متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، قصد فرار داشته یا در حال فرار باشد یا بلافاصله پس از وقوع جرم دستگیر شود.
ث – جرم در منزل یا محل سکنای افراد، اتفاق افتاده یا در حال وقوع باشد و شخص ساکن، در همان حال یا بلافاصله پس از وقوع جرم، ورود ماموران را به منزل یا محل سکنای خود درخواست کند.
ج – متهم بلافاصله پس از وقوع جرم، خود را معرفی کند و وقوع آن را خبر دهد.
چ – متهم ولگرد باشد و در آن محل نیز سوء شهرت داشته باشد.»
جرم غیر مشهود، جرایمی که هیچ از موارد ذکر شده در ماده 45 قانون آیین دادرسی کیفری را دارا نباشد، جرم غیر مشهود است و جرم غیر مشهود با شکایت شاکی و دادستان (مدعی العموم) پیگیری می شود.
یکی از فواید شناسایی و تمیز دادن جرم مشهور با جرم غیر مشهود در نحوه ی برخورد ضابطین با متهم می باشد. در جرایم مشهود مامورین بدون دستور قضایی نسبت به دستگیری و جلب متهم اقدام می کنند. اما در جرایم غیر مشهود، مامورین باید با دستور مقامات قضایی ذی صلاح اقدام به دستگیری متهم کنند و برای دخالت مامورین، لازم است که مقام صالح قضایی به ماموران تحت فرمان خود دستور دهند.
پس از اینکه امور به دادستان گفته شد 2 حالت تصور است:
احضار متهم در مراجع قضایی، در خصوص متهمین جرایم غیر مشهود که پرونده در دادسرا مطرح می شود و به یکی از شعب باز پرسی ارجاع می شود، متهم ابتدا با دریافت احضاریه ای از طرف باز پرس از جریان پرونده، علیه خودش مطلع می شود. در احضاریه به متهم اعلام می شود که باید ظرف مدت معینی خود را به عنوان متهم به مراجع مربوطه معرفی نماید و به سوالاتی که بازپرس پرونده از وی می پرسد، پاسخ دهد.
در احضاریه تشریح می شود که متهم حق دارد در مراحل انجام تحقیقات با وکیل خود حضور یابد. همچنین را احضاریه قید می شود که اگر متهم در موعد مقرر قانونی یا قضایی به محاکم مربوطه مراجعه نکند، حکم جلب وی صادر می شود (لازم به ذکر است که اگر عدم حضور متهم با عذر موجه باشد، حکم جلب وی صادر نمی شود.)
طبق ماده 171 قانون آیین دادرسی کیفری: «فاصله ی میان ابلاغ اوراق احضاریه و زمان حضور متهم نباید کمتر از 5 روز باشد.»
یکی از دلایل احضاریه این است که به متهم فرصت داده شود تا به خواست و اراده ای خودش در فاصله زمانی مناسبی که تعیین شده به بازپرس مراجعه کند و اگر قصد مشورت با وکیل را دارد، بتواند در موعد مقرر تعین شده به وکیل مراجعه کند.
مامور ابلاغ حق ندارد از متهم بخواهد زمان حضور خود را در بازپرسی در نسخه اول اخطاریه که به بازپرسی در بر می گیرد را اعلام کند و متهم همچنین تکیلفی ندارد.
جلب متهم فقط با دستور و حکم خاص قضایی صورت می گیرد، بنابراین مقام قضایی در صدور جلب متهم مختار نمی باشد. او برای صدور و جلب دستگیری متهم مقید به قیودی می باشد که قانون گذار تصریح کرده: از جمله اینکه قاضی نمی تواند بدون وجود ادله ی کافی حتی متهمین را احضار کند. مع الذالک در جرایم غیر مشهود احضار، جلب و دستگیری متهم بدون حکم مخصوص مقام قضایی و بدون ادله ی کافی خلاف قانون می باشد. پرونده هایی که در دادسرا مطرح می شوند از ۲ حالت خارج نمی باشد: 1) مبتنی بر گزارش مامورین و ضابطین دادگستری هستند؛ 2) مبتنی بر شکایت شاکیان خصوصی دادگستری هستند.
پس از اینکه پرونده ای در دادسرا مطرح می شود، برای انجام تحقیقات به یک شعبه بازپرسی یا دادیاری یا دادگاه ارجاع داده می شود و بازپرس یا دادیار یا قاضی مربوطه، دلایل شکایت را برسی می کنند و در صورتی که تشخیص دهند دلایلی که در پرونده وجود دارد برای طرح شکایت و ورود اتهام به متهم کافی است، متهم به وسیله ابلاغ احضاریه دادسرا یا دادگاه احضار می شود. اگر متهم در موعد مقرر قانونی در نزد بازپرس حاضر نشود، حکم جلب وی صادر می شود. احضار متهم برای مراتب بعدی می تواند از طرق مختلفی، مانند سامانه های رایانه ای و مخابراطی صورت گیرد.
در خصوص شرکت کنندگان در تظاهرات و اغتشاشات خیابانی، داستان یک حکم جلب کلی و عمومی صادر می کند و آن را در اختیار نهادهای امنیتی قرار می دهند و نهادهای مزبور با در دست داشتن حکم جلب عام، به منازل و محل کار افراد مراجعه و آنها را دستگیر می کنند. افرادی که با این قبیل حکم جلب دستگیر شده و روانه زندان می شوند، می توانند در اولین فرصت هم از مامور مربوطه و هم از مقام قضایی که چنین حکم جلب عامی را صادر کرده است، شکایت کنند.
جلب متهم عمدتاً توسط ضابطان عام دادگستری به عمل می آید. به طور معمول جلب متهم در مواردی صادر می شود که متهم بدون عذر موجه در موعد مقرر در احضاریه در مرجع قضایی حاضر نشده است. لازم به ذکر است که قانون در مواردی اجازه داده که در ابتدا به ساکن مهتم جلب شود.
جلب باید در ساعاتی از روز صورت گیرد، اگر متهم به علت عذر موجه، مثل بیماری یا فوت نزدیکان و… به رقم وجود ابلاغ احضاریه نتواند در مرجع قضایی حضور پیدا کند؛ در این صورت قاضی حق جلب متهم را ندارد، اما متهم هم مکلف است، با ارسال نامه ای به مرجع قضایی، عذر موجه خود را اعلام کند.
بنابراین،حقوقی که قانون گذار برای جلب متهم قائل شده، به موارد ذیل می توان اشاره کرد:
زمان دستگیری متهم یا تحویل او به بازپرس یا دادیار نباید، بیشتر از ۲۴ ساعت باشد.
نظرات کاربران