خانواده، اساسی ترین و كوچك ترين واحد اجتماعي بوده كه قوام آن، پايداري جامعه را به دنبال دارد. اين نهاد با پيمان زناشويي تشکیل میگردد و مشـمول قواعـد و مقررات بخصوصی است كه با دیگر اعمال حقوقي، مقداری تفاوت دارد. عقـد نكاح در واقع ايجاد رابطه زناشويي بین زن و مرد اسـت و لازمه تداوم يك زندگي مشترك، انعطاف پذيري و تفاوت هاي مقررات حاكم بر خانواده را با مقررات دیگر توجيه مينماید.
حقوق خانواده مبتني بر رعايت مصالح اجتماعي است. به همین دلیل، قانونگذار نسبت به فروپاشي بنیان خانواده حساس بوده و اجازه انحلال آن را جز در موارد معدود و مشخصی نمیدهد.
انحلال عقد نکاح یعنی عقدی که با تمام شرایط صحت عقد نکاح ایجاد گردیده و آثار خود را برجای گذاشته است، بعد از مدتی به دلایلی منحل گردد.
ماده 1120 قانون مدني در رابطه با راه های انحلال نكاح، بیان میدارد: «عقد نكاح به فسخ يا به طلاق يا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل ميشود».
طلاق خلع
یکی از روشهای قانونی انحلال نکاح، طلاق خلع بوده که امروز یکی از شایعترین انواع طلاق در کشور ما است. خُلع بر وزن صلح، کلمهای تازي از مصدر خَلع بر وزن قلب به معناي نزع و كندن میباشد و در اصطلاح عبارت است از ازاله قید نکاح به سبب کراهت زوجه از همسرش در برابر فدیه ای که به وی میدهد.
در صورتی که کراهت، دو طرفه باشد، از باب خلع خارج شده و مبارات است و چنانچه به سبب آزار و اذیت باشد، مثلاً مردی همسر خود را کتک بزند تا اینکه زن مهریه خود را به او ببخشد و طلاق بگیرد، خلع نیست بلکه طلاق رجعی خواهد بود؛ چراکه طلاق به دلیل ایراد ضرب و جرح به زن بوده و اخذ مال در این فرض از مصادیق اخذ به عنف است.
در طالق خلع، کراهت و تنفر صرفاً از سوی زن است و مرد هیچ گونه کراهتی از همسرش ندارد. این کراهت زن از مرد یکی از شرایط تحقق موضوع خلع است. طلاق خلع، بیانگر همان عبارت مشهور (مهرم حلال، جانم آزاد) است. کراهت زوجه نسبت به همسرش، به منزله این است که او اسیر دست شوهر خود شده و فدیهای میدهد و خود را آزاد میکند.
نکته: مالی که زن در طلاق خلع و مبارات به شوهر خود میبخشد، تا وی را راضی به جدایی و تسریع انجام پروسه طلاق کند، فدیه طلاق میگویند.
به موجب ماده 1146 قانون مدنی: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق میگیرد اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.» بنا بر این ماده، طلاق خلع مبتنی بر دو عنصر کراهت زن از مرد و دادن مالی از جانب زن به همسرش در ازای انجام طلاق است.
لازم به ذکر است که گاهی زن، نفرت شدیدی از همسرش دارد به طوری که میگوید من دیگر از تو اطلاعت نمیکنم و یا تهدید به معصیت عرض و بی آبرویی و یا تهدید به ترک واجبی در رابطه با آنچه که باید برای همسرش انجام دهد، میکند. برخی اوقات نیز، کراهت و عدم رضایتمندی خود را از اخلاق یا چهره مرد بیان میکند.
طلاق توافقی چیست؟
طلاق توافقی، یکی از انواع طلاق بوده که در آن، زن و مرد با توافق یکدیگر اقدام به طلاق میکنند، اما منظور از توافق طرفین این نیست که اراده ی آنها به یک اندازه در طلاق مؤثر بوده است و به منزله ی قراردادی میان زوجین تلقی میگردد.
در این نوع طلاق، زن و شوهر با توافق، نکاح را منحل میکنند و دلیل چنین توافقی لزوماً کراهت طرفین از یکدیگر نمیباشد و میتواند دلایل گوناگونی نظیر عدم امکان سازش به سبب تفاوت فرهنگی یا فکری، مهاجرت، تشکیل زندگی جدید و… داشته باشد.
تفاوت طلاق توافقی با طلاق خلع چیست؟
باید بیان داشت که در هر دو نوع طلاق، زوجین به نوعی با توافق به اجرای طلاق رضایت داده و تصمیم به جدایی میگیرند، لیکن این توافق در طلاق توافقی میتواند ناشی از دلایل مختلفی باشد، ولی در طلاق خلع صرفاً ناشی از تصمیم زنی بوده که به دلیل کراهت شدید از شوهرش، خواستار طلاق از اوست. تفاوت های طلاق خلع با طلاق توافقی عبارتند از:
- در طلاق خلع، تقاضای طلاق از جانب زن است، اما در طلاق توافقی، این درخواست میتواند از سوی مرد یا زن مطرح گردد.
- فرق طلاق خلع با طلاق توافقی در امکان رجوع است؛ به این صورت که در طلاق خلع، امکان رجوع وجود ندارد؛ چراکه این طلاق، نوعی طلاق یک طرفه بوده و از نوع طلاق بائن محسوب میشود، در حالی که در طلاق توافقی، زن و مرد میتوانند به یکدیگر رجوع کنند.
نکته: بر اساس قانون مدنی، طلاق به دو نوع رجعی و بائن تقسیم بندی میشود. در طلاق رجعی، زوج در مدت عده حق رجوع به زوجه را دارد، اما در طلاق بائن این کار امکان پذیر نیست.
- در طلاق خلع و مبارات، تا هنگامی که زوجه فدیه و یا عوض را مطالبه ننماید، امکان رجوع وجود ندارد. در واقع، رجوع در طلاق خلع، برای مرد امکان پذیر نیست، لیکن در صورتی که زوجه نسبت به عوضی که برای طلاق به مرد پرداخته، رجوع کرده و آن را از مرد مطالبه کند، طلاق خلع به طلاق رجعی تبدیل شده و زوج نیز می تواند رجوع کند.
- در طلاق خلع، زن به واسطه کراهتی که از مرد دارد مالی کمتر، معادل یا بیشتر از مهریه اش را بذل میکند و با پذیرش بذل از جانب مرد، طلاق از نوع بائن محسوب میگردد، ولی طلاق توافقی، طلاق رجعی به شمار رفته و احکام آن را دارد و همچنین هر توافقی که زوجین در رابطه با مهريه و… داشته باشند، از نظر دادگاه محترم و قابل قبول است.
- در خلع و مبارات، پس از جدایی به زن، نفقه و ارثیه تعلق نخواهد گرفت، ولی در طلاق توافقی از آنجایی که از نوع رجعی است، در صورتی که هر یک از زوجین پیش از انقضای مدت عده فوت کند، دیگری از او ارث خواهد برد.
نظرات کاربران